عید غدیر با دخترک شیرینم
صبح روز عید غدیر به ساری رفتیم چون مادرجون و خاله ها و مادر بزرگ بابایی همه سید هستند و ما این روز عزیز مهمون همه این بزرگوار ها شدیم و به تبرک از دستشون عیدی گرفتیم ... من و بابایی رفتیم واسه مادر جون شیرینی بخریم که خانوم خانوما با دیدن کیک و شمع های شیرینی سرا به وجد اومدی و کیک می خواستی ما هم اطاعت امر کردیم و... دختر نازم با شادی تو ، ما شاد شادیم دختر عزیزم عیدهامون با تو رنگ و بوی دیگه ای داره عیدت مباااااااااااااااااااااااااااااارک اینم هنر نمایی انگشتات اینم عیدیای دخترم ...
نویسنده :
مامان زینب
1:29