روزهای طلایی
عزیز دل مامانی چند روز دیگه تا تولدت باقی مونده و دیگه واسه خودت خانمی شدی و با تو بودن اینقدر برای ما شیرینه که یک سال به سرعت برق و باد گذشت البته پر از خاطرات زیبا و روز های طلایی ...
بعد از چند روز چشم انتظاری بابا علیرضا از سفر برگشت و چشم ما به دیدنش روشن شد و همه با اومدنش ، خوشحال شدیدم ، واقعا خونه بی پدر هیچ صفایی نداره و الهی همه پدر های دنیا سایشون روی سر بچه ها باشه ...
خوش به حال زهرا ناز که اینقدر بابا علیرضا دوسش داره و کلی هم براش سوغاتی آورد
اینم چمدون سوغاتی ها
بقیه رو ادامه مطلب ببینید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی