واکسن یک سالگی
امروز صبح بابایی اومد دنبالمون و با هم به مرکز بهداشت رفتیم تا واکسن یک سالگی رو بزنیم و از چند روز قبل نگران بودم مبادا تب و بی قراری کنی و... خدا رو شکر حالت خوبه و فقط یه خورده موقع واکسن زدن گریه کردی و منم محکم بغلت کردم با یه خورده ناز دادن آروم شدی دختر ناز نازی من
ی
تالی تالی
تااااااااااااااااااااتی تاتی
اینم یه نمونه کوچولو از شیطونی هات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی