سالگرد ازدواج مامان و بابا
سالروز ازدواجمون مبارک
چهار سال از باهم بودنمان می گذرد و من هر روز بیش از پیش به این راز پی می برم که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین زندگی را برایم بسازی ...
به مناسبت این شب قشنگ شام بیرون رفتیم وقتی وارد محوطه مجتمع تفریحی شدیم به حدی محو دیدن آبشار ها و نور پردازی شدی که اگه یه خورده از حوض فاصله می گرفتیم کلی جیغ و داد می کردی و از بس که شیطونی کردی کلافففففففففففففففففففه شدیم
اینم النگو های دخترم که بابایی براش خرید
اینم از شام امشب که نفهمیدیم چی خوردیم شیطونک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی