با تو بهترینم ...
امروز غروب به همراه خانواده عمو سید به مجتمع کوثر رفتیم جایی که خیلی آروم و با صفاست و مامانی هم عاشق آرامش کنار دریاست البته با تو بودن برام از همه چیز دنیا لذت بخش تره و خدا رو به خاطر وجودت هزاران بار شکر میکنم و ...
بگم از شیرینی هات که برامون تمومی نداره از خونه که میخواستیم حرکت کنیم تا گفتم بیا می خواهیم بریم دد تند اومدی تا لباست رو بپوشم و سوار ماشین که شدیم چنان خودتو لوس میکردی و خوشحال بودی که دلم برات ضعف میکرد وقتی رسیدیم کلی با عمو و محمد بازی کردی و با مامان ثریا رفتی تاب بازی کردی و بابایی هم برات بلال درست کرد و تو هم یه دندونی سیاه کردی و به قول خودت بسی (بستنی) خوردی و خلاصه کلام خوش گذروندی و فدات بشم که الانم مثل فرشته ها خوابیدی و ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی