به سفر رفتن مامان ثریا و بابا علیرضا
چند روزیه که مامان و بابای گلم به سفر حج رفتند و ما تنها تنهای شدیم انشالله به زودی از سفر برگردن و دلمون شاد بشه و ...
این هفته چند تا مهمون داشتیم خاله فاطمه با امیر حسین اینها اومدند ، بعدش عمو بابا ، مرثین و پسر عمو معین اومدند مهمتر از همه عمه یاسی ، عمو صابر هم توی این چند روز تعطیلات کنارمون بودند تا ما از تنهایی در بیایم و شما هم حسابی با هاشون بازی می کردی ، با اینکه سرمون شلوغ بود و باز هم جای خالی مامان و بابا ته دلمون احساس می شد و هر شب ساعت 11 شب با مامان و بابا چت میکردیم و شما هم تا اونا رو میدیدی با خوشحالی بای بای میکردی و...
اینم زهرا ناز و امیر حسین
ماشین سواری دخترم از یه نوع دیگه
پس از رفتن مهمانها دختر کدبانوی من لباس هاشو مرتب میکنه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی