نمایشگاه گل
امشب همراه مامان ثریا و بابا علیرضا به نمایشگاه گل رفتیم خیلی خیلی زیبا بود این اولین نمایشگاهی بود که توی استان برگزار میشد و ما هم از این فرصت استفاده کردیم و از دیدن گل ها لذت بردیم چند تا گل ژرویرا و همیشه بهار و... خریدیم
عزیزم با دیدن این همه گل ذوق زده شدی و از خوشحالی تند تند وسط جمعیت راه می رفتی و از دست مامانی فرار میکردی و...
دختر عزیزم :
بهارت بی گل و بلبل نباشد نگاهت خالی از سنبل نباشد
به گلزار محبت تا قیامت خودت گل باش و عمرت گل نباشد
اینجا هم داری گل رو بو میکنی و میگی به به
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی